فرشـــــــــته تنها کـــــــــوچـــــولــــــــو
...فَـــقَط برای تُــو مینویــــسم نفسیم...
پ.ن :چرا نیستی آخه مـا متــولـــدین اردیـبهــ♥ـشت مـــاه، یک روز که باران می بارد ، پ.ن:برای مخاطب خاصم
اِمـــروز
دِلَمـــ واســه داشتَنِتــــ پــَر کــه نـــه...
پــَر پــَر مـے زنــه...
واســـه بــودَنِتـــ و بَغَل کــَردَنتـــــ
اینکـــ ســَرمـــو بــذارمـــ رو شـــونه اتـــــ
و تـــ♥ــو دستــآتـــو فـرو کنــے لــآ ـے مــوهــآمـــو
بگــــے: فَقَطــ مــآلِ خـــودمــے
زود عــــاشــق می شیم،
زود دل می بندیم،
بیش از حـــــد محبــت می کنیم،
بیش از حـــد عشـــق می ورزیم ،
و در نهایـــت به گونهای با ما رفتــار می شود
که انگار نیـــازمند عشــــق آنها هستیم ...
شایـــد بهتر باشد بدانند ما اردیـبهــ♥ــشتی هــا ،
به همــــان اندازه که محبــت می کنیم و عاشــق می شویم ؛
می تـــوانیـــم رهــــــــــا از هـــر عشــقــی باشیـــم ...
یک روز که چترمان دو نفره شده ،
یک روز که همه جا حسابی خیس است
یک روز که گونه هایت از سرما سرخ سرخ ،
آرام تر از هر چه تصورش را کنی ،
آهسته ، می بوسمت ...
یک روز می بوسمت !
هر چه پیش آید خوش آید !
حوصله ی حساب و کتاب کردن هم ندارم !
دلم ترسیده ،
که مبادا از فردا دیگر « عشق من » نباشی .
آخر ، عشق سه حرفی کلاس اول من ،
حالا آن قدر دوست داشتنی شده
که برای خیلی ها سه حرف که سهل است ،
هزار هزار حرف
یک روز می بوسمت
به قول شاعر :
عشق کلاس اول ،
تنها سه حرف است ،
اما کلاس آخر ،
عشق هزار حرف است ... .
یک روز می بوسمت !
فوقش خدا مرا می برد جهنم !
این شعر برام خیلی اشناست
فوقش می شوم ابلیس !
آن وقت تو هم به خاطر این که
یک « ابلیس » تو را بوسیده ،
جهنمی می شوی !
جهنم که آمدی ،
من آن جا پیدایت می کنم
و از لج خدا هر روز می بوسمت !
وای خدا !
چه صفایی پیدا می کند جهنم ... !
یک روز می بوسمت !
می خندم و می بوسمت !
گریه می کنم و می بوسمت !
یک روز می آید که از آن روز به بعد ،
من هر روز می بوسمت !
لبهایم را می گذارم روی گونه هایت ،
و بعد هر چه بادا باد : می بوسمت
تو احتمالا سرخ می شوی ،
و من هم که پیش تو همیشه سرخم...
miss-A |